English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (7886 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
finshing school U مدرسه تکمیلی دختران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
advanced unit training U اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
girl guides U دختران یشاهنگ
girls guides U پیشاهنگی دختران
the girl guardians U بزرگترهای دختران
the girls of the period U دختران امروزی
girl guide U عضو پیشاهنگی دختران
f.education U پرورش واموزش دختران
chaperones U همراه دختران جوان رفتن
chaperons U همراه دختران جوان رفتن
chaperon U همراه دختران جوان رفتن
chaperone U همراه دختران جوان رفتن
hyades U حوریان دریایی دختران اطلس وپرستاران دیونیسوس
duenna U زن سالمندی که مراقب دختران وزنان جوان است
nereid U هریک ازپنجاه حوری دریایی که دختران نروس بوده اند
supplement U تکمیلی
supplementing U تکمیلی
supplements U تکمیلی
supplemented U تکمیلی
complemental U تکمیلی
supplemental U تکمیلی
supplemantary U تکمیلی
complementary U تکمیلی
supplementary U تکمیلی
supplementary charge U خرج تکمیلی
supplemental U موضع تکمیلی
subsidiary foods U غذاهای تکمیلی
inset U نقشه تکمیلی
complementary demand U تقاضای تکمیلی
completion test U ازمون تکمیلی
supplementary maintenance U نگهداشت تکمیلی
supplementary income U درامد تکمیلی
feeder report U گزارشات تکمیلی
supplementary punishment U مجازات تکمیلی
writ in aid U حکم تکمیلی
filler depot U انبار تکمیلی
supplementary position U موضع تکمیلی
adjuvent therapy U درمان تکمیلی
supplementary U تکمیلی پس اورده
insets U نقشه تکمیلی
superelevation U تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
advanced individual training U اموزش تکمیلی انفرادی
complementary angle of site U تصحیح تکمیلی تراز
finishes U دست کاری تکمیلی
supplementary U موضع تکمیلی اضافی
finish U دست کاری تکمیلی
finishing touch U دست کاری تکمیلی
advance individual training آموزش تکمیلی انفرادی
sustainer U خرج تکمیلی موشک
value added reseller U فروشنده تکمیلی دسته دوم
complementary metal oxide semiconductor U نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
augmentation support set U دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
complementary range U برد مربوط به زاویه تصحیح تکمیلی تراز
school mate U هم مدرسه
school fellow U هم مدرسه
school age U سن مدرسه
schoolmate U هم مدرسه
schools U مدرسه
academies U مدرسه
academy U مدرسه
school U مدرسه
schoolmates U هم مدرسه
school shooting U تیراندازی در مدرسه
technical school U مدرسه فنی
school truancy U مدرسه گریزی
senior high school U مدرسه متوسطه
secondery school U مدرسه متوسطه
schoolmarm U مدیره مدرسه
schoolma'am U مدیره مدرسه
schoolyards U محوطهی مدرسه
schoolyards U حیاط مدرسه
schoolyard U محوطهی مدرسه
schoolyard U حیاط مدرسه
schoolteachers U معلم مدرسه
schoolgirl U دختر مدرسه
schoolgirls U دختر مدرسه
unschooled U مدرسه نرفته
drop out (of school) <idiom> U ترک مدرسه
schoolteacher U معلم مدرسه
preliminary school U مدرسه ابتدائی
head master U مدیر مدرسه
summer schools U مدرسه تابستانی
janitor U راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
janitors U فراش مدرسه
janitors U راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
truancy U مدرسه گریزی
trade school U مدرسه حرفهای
private school U مدرسه ملی
grammar schools U مدرسه ابتدایی
grammar school U مدرسه ابتدایی
grade school U مدرسه ابتدایی
private schools U مدرسه ملی
summer school U مدرسه تابستانی
janitor U فراش مدرسه
satchels U کیف مدرسه
school U تحصیل در مدرسه
school phobia U مدرسه هراسی
schools U تحصیل در مدرسه
schoolwork U درس مدرسه
school counselor U مشاور مدرسه
schooling U مدرسه رفتن
prep U مدرسه مقدماتی
trade schools U مدرسه حرفهای
satchel U کیف مدرسه
philosophy of the lyceum U فلسفه مدرسه
scholastic U اقتصادی مدرسه ایها
The last school day. U آخرین روز مدرسه
school readiness U امادگی ورود به مدرسه
These shoes dont fit me. U زنگ مدرسه خورده
He ran away from scool . U از مدرسه فرار کرد
play hooky <idiom> U از مدرسه یا کار دررفتن
the school is out U مدرسه تعطیل است
high school U مدرسه متوسطه دبیرستان
high schools U مدرسه متوسطه دبیرستان
seminary U مدرسه علوم دینی
theological school U مدرسه علوم دینی
reform school U مدرسه تهذیب اخلاقی
junior college U مدرسه فوق دیپلم
subprincipal U معاون رئیس مدرسه
faculties U اولیای مدرسه دانشکده
prep U مدرسه ابتدایی دبستان
faculty U اولیای مدرسه دانشکده
technical college U مدرسه عالی فنی
school of tecnology U مدرسه عالی فنی
schooltime U ساعات درس مدرسه
technical colleges U مدرسه عالی فنی
seminaries U مدرسه علوم دینی
parochial school U مدرسه وابسته به کلیسای بخش
industrial school U اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
to be excused [from work or school] U معاف بودن [از کار یا مدرسه]
schoolmasters U نافم مدرسه مکتب دار
schoolmaster U نافم مدرسه مکتب دار
I must take the kid to school . U باید بچه راببرم مدرسه
It is some distance to the school . U تا مدرسه فاصله زیاد است
alma mater U سرود رسمی مدرسه یا دانشگاه
PTA U مخفف انجمن خانه و مدرسه
PTA's U مخفف انجمن خانه و مدرسه
Since I left school. U ازوقتیکه مدرسه را ترک کردم
This is the site for a new scool . U اینجامحل ( احداث) مدرسه جدید است
It reminds me of my schooldays . U مرا بیاد دوران مدرسه می اندازد
schoolmaster U مثل رئیس مدرسه رفتار کردن
The boy is fresh from school. U پسرک تازه مدرسه راتمام کرده
schoolmasters U مثل رئیس مدرسه رفتار کردن
nursery school U مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
Children start school at the age of 7. U بچه از سن 7 سالگی؟ مدرسه راشروع می کند
public school U دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
nursery schools U مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
old school tie U کراوات ویژهی دانش آموزان هر مدرسه
schoolman U پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
schoolastic U پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
grader U جاده صاف کن شاگرد مدرسه ابتدایی یامتوسطه
packed lunch غذایی که به صورت بسته به مدرسه یا سر کار میبرید
whipping boy U بچه تازیانه خور بجای شاهزاده در مدرسه
advisee U کسی که از مشاور در مدرسه یا دانشگاه کمک می گیرد
alma mater U مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
juniorate U مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
Andy was never interested in school, but Anna was a completely different kettle of fish. U اندی زیاد به مدرسه علاقه نداشت، اما آنا کاملا متفاوت بود.
cmos U روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
amplifying report U گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
Recent search history Forum search
1با مدیر مدرسه حرف میزنم
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
1من دیروز به مدرسه دیر رفتم
1he goes to school
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com